*مُسَمَّط به شعری گفته میشودکه شاعر بنای آن را برچند مصراع همقافیه بنهد و "مصراع آخر" را بر قافیهای دیگر قرار دهد.
*هر بخش از مسمّط را یک «رشته» میگویند. قافیه رشتهها متفاوت است و در هر رشته، همه مصراعها بجز «مصراع آخر» همقافیه است.
*در مسمّط، مصراع آخرِ هر رشته را «بَند» میگویند.
*بَندها همقافیه و حلقه اتّصال همه رشتهها به یکدیگر است.
*به مسمّطهایی که بند و رشتۀ آنها مجموعه سه مصراع باشد، مسمّطِ مثلث (سهتایی) اطلاق میشود. همینطور، به چهارمصراعی مسمّطِ مربّع (چهارتایی)، به پنجمصراعی مسمّطِ مخمس(پنجتایی)،
به ششتایی مسمّطِ مسدّس، و به هشتتایی مسمّطِ مثمّن می گویند.
*ساختار و نحوه قرارگیری قافیه در مُسَمَّط:
مصراع(1)_____________+
مصراع(2)_____________+
مصراع(3)_____________+
مصراع(بند)_____________+
مصراع(1)_____________$
مصراع(2)_____________$
مصراع(3)_____________$
مصراع(بند)_____________+
قالب شعر: مسمّط (مخمّس)
شاعر: حسن لطفی (تضمین شعر مرحوم منزوی)
آیِنه در آیِنه نورِ مُکَرَّم زینب است
جلوه در جلوه تجلّیاتِ خاتم زینب است
خطبه در خطبه امیرالمؤمنین دَم زینب است
زُهره در زُهره ظهورِ اسمِ اعظم زینب است
آنکه با عشقِ حسینی گَشته همدم زینب است
با مُسَمّط با قصیده با غزل با مثنوی
صائِبی از اصفهان و بیدلی از دهلوی
جودی و یَغما و نَیِّر شهریار و مولوی
می بَرَد اما دلم را مصرعی از مُنزوی
این حسین تنها یک عاشق دارد آن هم زینب است
نامِ او پُر کرده عالم را حجابش بیشتر
خُطبه اش بنیان کَن و فصلُ الخِطابش بیشتر
غیرتش مبهوت ساز است،انقلابش بیشتر
محملش دارد تماشا و رکابش بیشتر
گفت با عباس پُشتیبانِ پرچم زینب است
عشق وقتی می تپد عاشق پرستو میشود
دستِ عاشق زود از حالِ دلش رو میشود
هر که با خورشید شد آیینه ی او میشود
دخترِ شاهِ نجف هم شاه بانو میشود
یک تن اما حامیِ ناموسِ عالم زینب است
از همان اول خدا میخواست او را شُد حسین
اصلاً او با اولین پلکِ تماشا شُد حسین
فاطمه شُد مرتضی شُد پیش از آنها شُد حسین
گرچه نامش بود زینب بعدش اما شُد حسین
او حسین است و حسینش هم مُسَلَم زینب است
گرچه بر بال و پرِ خود سلسله دارد هنوز
او که باشد سایبانی قافله دارد هنوز
میرود پشتِ برادر فاصله دارد هنوز
با سرِ هر زلفِ او صدها گله دارد هنوز
آنکه ریزد در فراقت اشک ماتم زینب است