شعر شناسی ادبیات فارسی

سید محسن سادات خلردی

شعر شناسی ادبیات فارسی

سید محسن سادات خلردی


1-نفس تا دمد دل زجا می‌رود

2-تا نفس دمد دل ز جا میرود

اگر از ما بپرسند کدامیک از این دو جمله خوش آهنگتر است شاید در این جواب هم نظرباشیم که جمله مصرع اول خوش آهنگتر است. بله، جمله اول مصراعی ست از «عبدالقادر بیدل»وجمله دوم را ما با جابجا کردن کلمات همان مصرع ساخته ایم. روشن است که همه اختلافها، ناشی از همین جابه جایی ست. در شعر«بیدل»، واژه ها به نحوی خاص،کنار هم قرار گرفته اند و نوعی تناسب پدید آورده اند که در جمله دوم وجود ندارد. این تناسب از کجا ناشی شده است؟ مسلّم است که در معنی کلمات نیست، چون با جابه جایی کلمات، معنی از بین نرفت. پس باید در پی تناسبی آوایی باشیم. این بررسی آوایی، در علمی به نام علم «عروض»مطرح می‌شود.


اولین پرسشی که برای افراد علاقه‌مند به سرایش شعر پیش می‌آید این است که «وزن شعر چیست؟». با مراجعه به فرهنگ لغات فارسی معین، عمید و دهخدا، به ترتیب، چنین تعاریفی را برای واژه «وزن» در اصطلاح ادبی مشاهده خواهیم کرد: وزن آهنگ تلفظ یک واژه یا یک جمله، آهنگ و تناسب کلام، سنجیدن و سرودن شعر مطابق میزان است. در واقع، وزن شعر نظم و چیدمان آهنگین الفاظ مصرع‌های شعر در کنار یکدیگر است.

دو جمله زیر را در نظر بگیرید و آن‌ها را بخوانید:

دل می‌رود ز دستم، صاحبدلان خدا را
دل ز دستم می‌رود، خدا را صاحبدلان
آنچه مشخص است، این دو جمله معنای یکسانی دارند، اما با وجود کلمات مشابه، ظاهر لفظی و نحوه خوانش آن‌ها متفاوت است. به عنوان یک مخاطب معمولی، جمله اول برایمان آهنگین و موزون است، اما ترتیب واژه‌های جمله دوم آهنگ خوشی نمی‌سازد. چنین است که می‌گوییم اولی وزن دارد و دومی نه.

یکی از دلایلی که شعر را برای شنونده و خواننده خوش‌آهنگ و دلنشین می‌سازد، تناسب خاص میان واژه‌ها و چیدمان صحیح آن‌هاست. وقتی کسی شعر موزونی را می‌خواند یا می‌شنود، فارغ از معنای مجموعه کلمات، آوای آهنگین گذر قطار واژه‌ها را به خوبی درک خواهد کرد. مخاطبِ شعر بدون آموختن چیزی از پیش، موزون بودن را درمی‌یابد. آنچه شاعر را در چینش موزون کلمات کمک می‌کند، علاوه بر قدرت به‌کارگیری حس زیبایی‌شناسی، استفاده از قواعدی است که به علم عَروض شهرت دارد.

 

علم عروض و خط عروضی چیست؟
«عَروض» واژه‌ای عربی به این معناست: «میزان و سنجش شعر که به وسیله آن شعر خوب از شعر ناهنجار شناخته شود، و نیز بر آخر مصراع اول بیت اطلاق مى‌شود.» در واقع، عروض علمی است که به ‌وسیله آن به اوزان شعر و تغییرات آن پی می‌بریم. در عروض، مصراع‌ها را به واحدهای آوایی تقسیم و دسته‌بندی می‌کنیم و به آن‌ها نظم می‌دهیم. نکته مهمی که همواره باید در نظر داشته باشید، این است که ما در مورد آواها و تلفظ واژه‌ها بحث می‌کنیم و شکل نوشتاری کلمات هیچ اهمیتی ندارد. در واقع، هرچه را که می‌شنویم و می‌گوییم می‌نویسیم.

 

«خط عروضی» چیزی نیست جز همین نوشتن شنیده‌ها. مثلاً مصراع «بنی آدم اعضای یکدیگرند» به خط عروضی این‌گونه است:‌ «بنی آدَمَعضایِ یکدیگرند». البته خط عروضی را معمولاً کلمات را برای تقطیع هجاها جدا می‌نویسیم. در ادامه، در این مورد بیشتر صحبت خواهیم کرد.

تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.