شعر شناسی ادبیات فارسی

سید محسن سادات خلردی

شعر شناسی ادبیات فارسی

سید محسن سادات خلردی

ما انسانها ، عموماً پنج حس داریم و هر یک از این حواس، با محسوس خاصی وابسته است؛ بینایی، شنوایی، چشایی، بویایی و لامسه ما بر پایه این رابطه‌ها، دریافتهایمان از محیط را بیان می‌کنیم مثلاً می‌گوییم؛ «صدای زنگ را شنیدم» یا «سیاهی شب را دیدم » یا «گل خوشبوست». تا این جا ، بیان عادی  طبیعی است چون هر حس با محسوس ویژه خویش پیوند دارد. اما اگر بگوییم «فلانی صدای گرمی دارد» دیگر از ارتباط شکسته شده و صدا – که شنیدنی است- با گرمی- که صفتی برای چیزهایی که گرم می شوند است- گره خورده است. به این پیوند حس‌های مختلف، «حس آمیزی» می گوییم و این هرچند در بیان روزمره هم کمابیش دیده می‌شود، در شعر کاربردی ویژه و تأثیر‌گذار می‌یابد.

 

این هم نمونه‌ایی از حس آمیزی:

ندارد پرده ی نیرنگ هستی جز من و مایی

به هر نقشی که چشمت وا شود رنگ صدا بنگر 

بیدل

 

ولی رمز تأثیر و زیبایی حس آمیزی در چیست؟ و چرا جابه‌جایی حس‌ها گاهی دلپذیرتر از صورت طبیعی آنهاست؟ یک عامل می تواند این باشد که تعداد صفات  در میان حس‌‌های مختلف، متفاوت است و عامل دیگر این که انسان در مقابل بعضی حواس، واکنش عاطفی ویژه‌ای دارد. مثلاً صداها  فقط  چند صفت معدود دارند؛ یا بلندند، یا کوتاه یا زیر و یا بم و انسان در برابر این صداها،‌ قضاوتهای شناخته شده‌ای ندارد، در حالی که در برابر مزه‌ها ، چنین قضاوت روشنی وجود دارد. شیرینی را همه به طور ملموس می‌پسندند و تلخی را هیچ کس نمی پسندد. بنابر این وقتی کسی بخواهد خبری را ناپسند جلوه دهد، در قلمرو  حس شنوایی صفت شناخته شده و بارزی برای آن پیدا نمی کند، اما در قلمرو چشایی چنین صفتی وجود دارد و او به‌ناچار مثلاً می‌گوید «خبر تلخ».

و از همین روی است که در بیشتر حس آمیزی ‌ها گرایش به سوی حواس بینایی، چشایی یا لامسه است. «خبر تلخ»، «قیافة بانمک»، صدای روشن»، «قصة شیرین»، «سخن لطیف» و دیگر حس آمیزی های موجود در زبان و ادبیات، حکایت از چنین گرایشی می کنند.

اما این جابه جایی حس‌ها و محسوس‌ها در قلمرو حواس پنجگانه، یک نوع ساده و آشکار حسّ آمیزی است. صورت عام‌تر وپنهان‌تر این است که این صفت‌های حسی را به پدیده‌های انتزاعی که اصلاً قابل دریافت با حواس ظاهری نیستند

 

نسبت بدهیم چنان که مثلاً «سلمان هراتی» در شعر «تدفین مادربزرگ» از رنگ «سرانجام» سخن می گوید:

آنگاه بی درنگ

مادر بزرگ من

در جامه‌ای به رنگ سرانجام

پیچیده شد

 

و «محمدعلی بهمنی»، در غزلی به فعل «می‌جوند»، رنگ زرد می‌بخشد:

نشسته‌اند ملخهای شک به برگ یقینم

ببین چه زرد مرا می‌جوند، سبزترینم!

 

به هر حال «این آمیختگی قلمروهای حسی با یکدیگر منحصر در حواس خمسه ظاهره نیست بلکه حواس باطنی را نیز شامل می‌شود.»

 

 

تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.