شعر شناسی ادبیات فارسی

سید محسن سادات خلردی

شعر شناسی ادبیات فارسی

سید محسن سادات خلردی

شود کوه آهن چو دریای آب                         اگر بشنود نام افراسیاب

 

قدمای ما، اغراق را بنا بر میزان بزرگ‌نمایی یا به عبارت  بهتر، میزان ممکن یا ناممکن بودن آن، دسته بندی کرده‌اند. این تقسیم‌بندی همانند بیشتر تقسیم‌بندیهای دیگر، کمکی به ما نمی‌کند چون آنچه در اغراق اهمیت دارد، شیوة بیان است نه میزان بزرگنمایی. ممکن است یک اغراق طبیعی و معتدل، طوری بیان شود که پذیرفتنی به نظر نیاید و برعکس یک اغراق شدید، با یک بیان مناسب، قابل پذیرش باشد. مهم این است که شنونده، بتواند صورت اغراق شدة حقیقت را در ذهن خود مجسم کند «ظهیر فاریابی» در آن بیت معروفش در مدح قزل ارسلان می‌گوید:

نه کرسی فلک نهد اندیشه زیر پای     تا بوسه بر رکاب قزل ارسلان دهد

 

این از شدیدترین اغراقهای زبان فارسی است – و البته از جهت ارزشی، از چاپلوسانه‌ترین ونکوهیده‌ترین آنها – ولی همین شدت، آن را از قلمرو حس ما دور می کند و به قلمرو عقل می‌کشاند. ما آنگاه که به عقل خود رجوع می کنیم،

می بینیم او مرتبة بسیار بالایی – در حد محالات – به ممدوحش نسبت داده ولی با وجود همین، در آن ممدوح، عظمتی حس نمی‌کنیم. چرا؟ چون این شعر بیشتر با عقل سرو کار دراد تا حس. اما در مقابل آن، یک اغراق نسبتاً ملایم از خاقانی را ببینید. او در قصیدة ایوان مداین، در وصف عظمت بر باد رفتة ایوان چنین می‌گوید:

این هست همان ایوان کز نقش رخ مردم   خاک در او بودی دیوار نگارستان

 

می‌گوید از بس مردم بر این درگاه رخ نهاده بودند و نقش رخ شان باقی مانده، خاک درگاه، شکل دیوار نگارستان را یافته بود.

تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.